۰۱
مهر
روزی روزگاری درویشی در گوشه ای از این دنیای فراخ و پهناور می زیست که تنها یک مرید داشت
روزی مریدش از او خواست:ای استاد بزرگ سوالی دارم
او گفت :بپرس اما جوابش را میدانم قبل از اینکه سوالت را بدانم
گفتم:جوابش را بفرمایید
گفت:عاشق شده ای؟
گفتم: بلی ای استاد